بسیاری از مدیران و کارشناسان بر این باورند که بازی ابزاری برای خنداندن، ایجاد فضای شاد همراه با تحرک بدنی است. در واقع تصور این افراد از گیمیفیکیشن همان بازی های مرسوم و معمول حوزه دیجیتال و فضای فیزیکی است و در بسیاری از تعاملاتی که تیم چالش آکادمی با ایشان دارد متوجه این موضوع می شویم که انتظار این افراد از گیمیفیکشن همان کارکردهای بازی های سرگرم کننده است و این مسئله به شدت می تواند بر ماموریت و اهداف گیمیفیکشن تاثیر منفی بگذارد. در این جا باید گفت گیمیفیکیشن یا همان بازی وار سازی از اساس با بازی های مرسوم متفاوت است و تنها نقطه تلاقی آن ها بهره مندی از ظاهر و مکانیک بازی هاست. به همین دلیل در زیر به 4 افسانه کلیدی در خصوص گیمیفیکشن پرداخته ایم تا نگاهی دقیق تر را به افراد علاقه مند به استفاده از گیمیفیکیشن منتقل کنیم.
افسانه شماره 1: گیمیفیکیشن همان بازی است!
یک اشتباه که در میان افراد غیر متخصص حوزه گیمیفیکیشن رایج است این است که گیمیفیکیشن اساساً به معنای تبدیل تعاملات خسته کننده (دوره های آنلاین، ارتقاء مهارت و غیره) به بازی های واقعی است.بازیهای معمولی صرفاً برای سرگرم کردن طراحی میشوند در حالی که گیمیفی کردن چیزی فقط به معنای سرگرم کننده کردن آن نیست، بلکه به معنای استفاده از غرایز انسانی مانند رقابت یا جستجوی پاداش برای شکوفا شدن تحت فشار یا شکوفا شدن تحت یک فرایند قابل یا غیرقابل پیشبینی است.
افسانه 2: گیمیفیکیشن فقط برای مخاطبان جوانتر مناسب است!
به دلیل ارتباط گیمیفیکیشن با بازی، ممکن است به عنوان استراتژی ای تلقی شود که فقط برای کاربران جوان تر جذاب است و جذابینی برای افراد مسنتر ندارد. با توجه به آمار گیمیرهای (حرفهای و غیرحرفهای) سراسر دنیا که شاید بیش از 1 میلیارد نفر باشند این فرض چندان درست نیست.دلیل اصلیای که گیمیفیکیشن را به یک عنصر ثابت در حوزه های مختلف تبدیل کرده است، از توسعه نرمافزار، آموزش، بازاریابی، بانکداری، علم تا همه حوزه های نوآوری، این است که مکانیک و دینامیک اساسی گیمیفیکیشن بسیار فراتر از بازیهای مرسوم رفته است و بیشتر بر مسائلی که انسان درک و کشش اساسی نسبت به آنها دارد تمرکز دارد، چیزهایی مانند پاداش، پیشرفت، موقعیت، تسخیر، رسیدن به هدف و رقابت.
افسانه 3: کمی گیمیفیکیشن میتواند همه مشکلات تعامل را برطرف میکند
گیمیفیکیشن یک گرد جادویی نیست که با پاشیدن آن تمام مشکلات را بتوان حل کرد. چنانچه بدون در نظر گرفتن اطلاعات مربوط به روانشناسی مخاطب دست به طراحی بازی بزنید، میتوان گفت تا حد زیادی بیفایده خواهد بود و صرفاً بودجه خود را دور ریختهاید.یک تجربه گیمیفی شده متقاعدکننده نیاز به درک عمیق از علم پشت آن دارد و اجزای بازی (نشان ها، امتیازها، سطوح) نمیتوانند به تنهایی کاری از پیش برند زیرا آنها صرفاً عناصری هستند که کمک میکنند نتایج مورد نظر در سناریو طراحی شده به دست آیند.
بنابراین اگر به دنبال طراحی بازی هستید، ابتدا باید اطمینان حاصل کنید که انگیزههای انسانی را که باید به آنها توجه کنید را به دقت شناسایی و درک کردهاید و با به کارگیری یک تجربه قوی در هدایت مخاطبان به محصول واقعی و کاربردی دست یابید. شما باید بدانید که تمام مکانیکهای بازی موجود در جهان نمیتوانند یک محصول معیوب یا نامربوط را از شکست نجات دهند.
افسانه 4: پاداش های بیرونی میتوانند انگیزه پایدار ایجاد کنند
گاهی اوقات پاداشهای بیرونی به شکل جدی انگیزه درونی فرد را برای انجام کاری کاهش میدهند به همین دلیل استراتژیهای گیمیفیکیشن نمیتوانند صرفاً به پاداشهای بیرونی وابسته باشند. در طراحی پاداشها باید به چیزهای بیشتری مانند ایجاد انتظار، ایجاد رقابت برای ایجاد احساسی حرکتدهنده در بازیکنان برای رسیدن به جایزه و غلبه بر موانع تکیه کرد.برای پیوستن به کانال تلگرامی مرکز بازیهای (جدی) سازمانی چالش آکادمی که در آن به معرفی بازی های سازمانی پرداخته می شود و همچنین برای طراحی و اجرای بازیهای سازمانی با ما در تماس باشید:
09010893357
Www.Chaleshacademy.ir